۱۳۸۸ بهمن ۱۱, یکشنبه

اسناد ساواک و نگرانی حسینیان از افشاگری بزرگان نظام در مورد مصباح-یزدی

در دوران بعد کودتا هجمه خط جدید نفاق بر علیه موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) وارد مرحله جدیدی شده است. شکی نیست که دلیل اصلی این دشمنیها نگرانی صحنه گردانان کودتا از فاش شدن سوابق سوء عده ای می باشد که نه تنها در دوران ستمشاهی سابقه هیچگونه حمایتی از امام (ره) را نداشتند بلکه از عوامل ساواک و یا دربار رژیم ستمشاهی بودند. همانطور که مدتی قبل نیز به اطلاع خوانندگان عزیز رسانده ایم تعدادی از اسناد مربوط به همکاریهای بسیار نزدیک محمد تقی مصباح-یزدی با ساواک به شکل جزوه منتشر و در بسیاری از شهرهای کشور بخصوص تهران و قم و مشهد مقدس تکثیر شده اند. در آن زمان نیز برخی از افراد با تجربه چون علی اکبر محتشمی ئور به شدت در مورد سوابق سوء مصباح-یزدی هشدار دادند که این مسئله باعث نگرانی و هراس مصباح شد و برخی از حامیان وی حتی به افسانه سرائی در مورد وی ئرداخته و ادعا نمودند که وی با الفبای خاص خود و با خط نامرئی بر علیه رژیم شاه به فعالیت می ئرداخته!

اما اینک روح الله حیسنیان شخصی بهائی که یکی از عوامل باند صهیونیستی سعید امامی بود با انتقاد از موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) سعی دارد تا بلکه با ملتهب نمودن فضای سیاسی جامعه و فرا فکنی و تهدید کارکنان مکتبی و خدوم این موسسه از انتشار اسناد مربوط به جاسوسی مصباح-یزدی برای ساواک جلوگیری به عمل آورد. در روزهای اخیر و به ویژه بعد از سخنان بسیار سخیف و یاوه گوئیهای محمد یزدی برخی از متحجرین چون احمد خاتمی که نگران افشاگری برخی از بزرگان نظام - و نه فقط آیت الله هاشمی-رفسنجانی - در مورد سوابق ضد انقلابی خود می باشند سعی دارند تا با فرافکنی و مطرح نمودن مسائلی چون «مصلحت نظام» - بخوانید مصلحت سکوت و اجازه دادن به افرادی چون اسفندیار رحیم-مشائی و محمد یزدی و احمد خاتمی و احمد جنتی به همکاری با بیگانگان و تاراج بیت المال - از انتشار حقایق تاریخی در مورد متحجرین و التقاطیونی که این روزها ادعای حراست از انقلاب و نظام را دارند جلوگیری به عمل آورند.

در واقع می توان گفت که سخنان حسینیان را نیز باید در چارچوب فعالیتهای احمد خاتمی بررسی نمود چرا که هر دوی این روحانی نمایان از صحنه گردانان فتنه و از عناصری بوده اند که فعالیتهای آنها باعث سوء استفاده دشمتان نظام از کودتای الحادی التقاطی باند رحیم-مشائی-احمدی نژاد شده است. از زمان کودتا اشخاصی چون احمد خاتمی و حسینیان که نه به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران کوچکترین اعتقادی دارند و به به مصلحت نظام کاری جز تشنج آفرینی انجام نداده اند و هرگاه حتی علی خامنه ای قصد داشته تا با زمینه را برای بهبود روابط خود با اشخاصی چون آیت الله هاشمی-رفسنجانی فراهم آورد آنها یا سخن از ادامه کودتا و کشتار و شکنجه مردم بی گناه گفته اند و یا با حمله مستقیم به مردم بی گناه زمینه اعتراضات بیشتر مردمی و در نتیجه سرکوب بیشتر و ادامه کودتا را فراهم آورده اند.

اکنون مشخص شده است که محمد یزدی حتی از ولایت علی خامنه ای حمایت نمی نموده. سوابق مصباح-یزدی نیز سالها است که برای بزرگان نظام مشخص بوده است و وی در همان زمانی که محمد یزدی از آیت الله گلئایگانی حمایت می نمود شاگردان - بخوانید مزدوران - خود را به کشورهائی چون آمریکا و کانادا اعزام می نمود تا برای برقراری روابط با مستکبرین برنامه ریزی - بخوانید دریوزگی و کرنش - نمایند.

همانطور که قبلا نیز گفته ایم دو دستگی و حتی چند دستگی در میان صحنه گردان کودتا باعث شده که رژیم نامشروع کودتا حتی از برنامه ریزی برای آینده خود عاجز باشد تا چه برسد برای آینده نظام و انقلاب و کشور. البته این اختلافات در میان صحنه گردانان کودتا از نوع اختلافات میان بزرگان نظام در دهه های اول و دوم انقلاب نیست. این اختلافات از نوع درگیریهای درون گروهکی سازمان منافقین می باشد. تعجبی هم ندارد که یک روز اسفندیار رحیم-مشائی از اوباما تعریف و تمجید می کند و وی را با احمدی نژاد مقایسه می نماید و روزی دیگر حسین شریعتمداری مشائی را به جاسوسی برای بیگانگان متهم می کند. البته متاسفانه باید گفت که هر دو جناح وابسته به بیگانگان می باشند. مشائی در هنگام سفر به مینسک در سخنرانی خود برای اوباما دلسوزی می کند و شریعتمداری نیز بیشتر نگران شعار مرگ بر روسیه امت حزب الله است تا نقض قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.

آری این درگیریها از همان نوع درگیریهای درون گروهکی منافقین و گروهکهای دیگری چون گروهک فرقان و حزب خائن توده می باشد. به همین دلیل نیز یک روز احمدی نژاد نگران مخالفتهای گسترده با مشائی است و روزی یگر مزدوران دربار او چون مصباح-یزدی همه مخالفین او را مخالف نظام و حتی نعوذ باالله مخالف خدا می خوانند چرا که نعوذ به الله اطاعت از احمدی نژاد را برابر با اطاعت از خدا می دانند!

شکی نیست که نگرانیهای یک شخص بهائی چون حسینیان در مورد انتشار اسناد ساواک در مورد مصباح-یزدی به دلیل هراس وی از خشم انقلابی امت حزب الله است. متحجرین و روحانی نمایانی چون حسینیان که امروز اسناد ساواک را به دلیل استفاده از شکنجه قابل استناد نمی دانند گویا نمی دانند که خود آنها نیز مانند مزدوران صهیونیست ساواک و گروهک ملحد منافقین و دژخیمان و شکنجه گران رژیم منفور صهیونیستی امت حزب الله و فرزندان بی گناه مردم را مورد شکنجه قرار داده اند و بی حرمتی به نظام و انقلاب را به جائی رسانده اند که جمعی از شخصیتهای برجسته انقلاب را بعد از شکنجه و تهدید خانواده های آنها مورد محاکمه قرار می دهند و حتی با وجود سخنرانی علی خامنه ای در مورد بی اعتبار بودن چنین «اعترافاتی» در مورد افراد دیگر کماکان به کشتار و شکنجه مردم بی گناه ادامه داده و روحانی نمایان متحجر و خائنی چون احمد جنتی نیز با سوء استفاده از تریبون مقدس نماز جمعه به تشویق قتل و خون ریزی می ئردازند.

شکی نیست که نگرانی حسینیان از انتشار اسناد ساواک به دلیل هراس وی از اطلاع رسانی دقیق در مورد حقایق تکان دهنده ای است که در برخی از این اسناد نهفته است چرا که ریشه یابی اعمال و رفتاراین گروهک الحادی-التقاطی که با اتحاد با متحجرین مورد حمایت ساواک و صحنه گردانی کودتا اقدام به حذف یاران امام (ره) بزرگان نظام از صحنه سیاسی کشور نمود بدون مطالعه اسناد موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) امکان ئذیر نخواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر